توضیحات: بامبی بلک در حال آماده شدن برای بیرون رفتن برای قرار ملاقات است، اما در حالی که لباسهای جنسی خود را به تن میکند، برادر ناتنیاش، ریکی اسپانیولی، مانند همهاش او را تماشا میکند. او به خروسش شلاق می زند تا برای خواهر سیگاری اش خودارضایی کند، سپس در لحظه مناسب با یک چوب لعنتی که هنوز در دست است به داخل اتاق می رود. او ادعا می کند که در حین خودارضایی به دنبال کلید ماشینش می گردد و نام نامادی خود را بامبی، کلودیا مونه می نامد. کلودیا از دخترش دفاع میکند، اما پس از آن شهوت چت برمیگردد تا به بامبی بگوید که او هم به خاطر لباسهایش در مشکل است و در حالی که از زمین بیرون میآید، تلاش میکند بیرون بیاید.