توضیحات: پس از تنبیه رئیسش به بهترین شکل ممکن، اوبری برای کمک به مشتری جدید در سالن برنزه کردن عجله می کند. او نمی دانست که این مشتری جدید چند لحظه پیش در حال جاسوسی از قیچی رئیسش است. دیدن یک میلف داغ در حال سکس با یک نوجوان تنگ باعث شد که همه چیز برنزه شدن را فراموش کند و به اوبری پول بدهد تا برهنه شود. چتسکس اوبری از کار متنفر است و عاشق رابطه جنسی است، بنابراین برای این غریبه شاخدار نیازی به درآوردن لباس و خودارضایی او نیست. طولی نکشید که کوری، رئیس اوبری به او وارد شد، اما به جای عصبانی شدن از کارمند فاسدش، تصمیم گرفت تکهای از آن خروس بزرگ را برای خودش بگیرد.