توضیحات: جک رابرتز، یک مرد انگلیسی زبان از هلند را انتخاب کردم. جک شکایت کرد که دو روز در پراگ مانده بود، اما هیچ مهمانی پیدا نکرد و حوصله اش سر رفته بود. کولر داخل ماشین شکست و داغ شد. باید به او می گفتم که گپ سکس چت متاسفانه شیشه ها هم شکسته است. جک برای آرام شدن از پیراهنش بیرون رفت و با دیدن عضلات شکمش احساس سفت شدن به من دست داد. بهش گفتم یه مهمونی خصوصی براش میذارم... برام مهمونی کن! روی صندلی عقب ایستادم و سینه های بزرگم را به جک دادم. من متوجه شدم که او آلت تناسلی بسیار خوبی دارد، بنابراین من به او یک عمل جراحی انجام دادم. در حالی که او را می راندم، سیلی به الاغم زد، سپس چهره ای داغ به من نشان داد.