توضیحات: مایک آدریانو، گل میخ پرف سیتی، آنقدر دهان برنزه تیفانی بروکس را دوست دارد که نمی تواند صبر کند تا خروس بزرگش را بین لب های لعنتی او بگذارد. خیلی خوب است که این شلخته سبزه عاشق دمیدن بادکنک است، زیرا او در آستانه پر کردن گلوی عمیق خود است که قبلاً هرگز انجام نشده سکسچت فارسی بود. او را با الاغ بزرگ، بیدمشک تراشیده و سینه های طبیعی اش اذیت می کند، در حالی که او با لیس زدن بیدمشک و احمق او را دیوانه می کند. نوک سینههایش سفت شد و به زانو افتاد و قبل از اینکه از دستهاش جرعه جرعه جرعه جرعه بنوشد، زبانش را بالا تنهاش کشید. دستش مثل یک کارگر صاف دور بدنش می پیچد، لب های آغشته به تف روی خارش آب می شود. اما سپس لعنتی روی صورت بزاقش را می بندد و از آلت تناسلی اش بیرون می ریزد و به دهانش می ریزد، قبل از اینکه آن را خشک کند.