توضیحات: اما هیکس مدت هاست که طرفدار هم اتاقی خود، لنا اندرسون بوده است. تنها نکته این است که لنا دوست پسر دارد و به نظر نمی رسد او دختر باشد. امروز یکی از دوستان لنا آمده و در اتاق خوابش منتظر لنا است. اما به هم اتاقی اش می گوید که بفهمد و تا آنجایی که لنا می داند، کار به همین جا ختم می شود. چیزی که لنا نمیداند این است که او و دوست پسرش قطعا آنقدر سر و صدا دارند که وقتی چت لزبین این کار را انجام میدهند، اما را بشنوند. اما سعی نمی کند یک مزاحم باشد، اما نمی تواند صدای هیجان انگیز آنها را از در بسته نشنود. او نمی تواند خود را از خم شدن به عقب و مالیدن سینه ها و بیدمشک و گوش دادن به صحبت های هم اتاقی اش که در حال رابطه جنسی است، نگه دارد. متأسفانه اما، لنا و دوست پسرش، آنها قبل از اینکه او تمام شود، تمام می شوند و او باید قبل از اینکه بتواند در حال گوش دادن به او دستگیر شود، سفر کند. لنا نزد اما در آشپزخانه برمی گردد. دخترها شروع به چت می کنند و لنا پس از کمی فشار ملایم اعتراف می کند که دوست پسرش به همه نیازهای او اهمیت نمی دهد. او به اما اعتراف می کند که مردش این کار را نمی کند.