توضیحات: اسلیزی ون وایلد در حال خیانت به همسرش با سامر هارت خشن و منحرف است. آنها یک روز صبح با هم در رختخواب بیدار می شدند، در آغوش می گرفتند و کمانچه می زدند که ناگهان همسرش از یک سفر کاری زود به خانه آمد. چه تعجب آور است وقتی یک ون ناامید کنترل را از کشوی کنار تخت بیرون می کشد و در تابستان کوچک می شود تا همسرش آن را نبیند. در حالی که زن صبحانه را برای مردش آماده میکند، تابستان کوچک اکنون با ون مسخره چت روم سکی میکند و با او احمق میشود - روی پنکیکهایش دراز کشیده، داخل شلوارش میشود و سعی میکند آلت تناسلی غولپیکرش را باد کند. وان چه چیزی را ترجیح می دهد - یک همسر شاد و غیرمنتظره یا یک تابستان کامل برای داشتن رابطه جنسی؟