توضیحات: جکس اسلایهر، دن فراری و مایکل وگاس در اتاق های هتل خود خسته شده اند و به دنبال کاری برای انجام دادن در شهر گناه هستند. مایکل به آنها پیشنهاد میکند که سرگرمیهای خصوصی را برای شب کرایه کنند، و پولدارها همه برای این کار هستند! یک تماس تلفنی برقرار شد و اندکی بعد از اینکه ویکتوریا کیکس از در وارد شد، کیفی پر از چیزهای خوب حمل کرد که مطمئناً امشب را به شبی تبدیل خواهد کرد که هرگز فراموش نخواهند کرد! ویکتوریا به آنها تپانچه های آب داد و از آنها خواست که غنایم و بیدمشک بزرگش را با او اسپری کنند، آن را روشن کنند گی چت شهوتناک و خیس کنند و برای ضربه بانگ بنگ که در شرف شروع است آماده شوند! ویکتوریا در این صحنه وحشیانه تمام خروسهای بیرحم آنها را به بند میکشید و صورتهایشان را با الاغ و الاغ بزرگش خفه میکرد تا جایی که او را کاملاً پوشانده رها کرد.