توضیحات: سونیا یک زن جوان بلوند زیبا، شیرین، لاغر اندام است که عینک می زند تا یک دانش آموز جذاب به نظر برسد، در حالی که معلم بزرگترش برای او کتاب می خواند، می خوابد. او در خواب می بیند که او را می بوسد و نوازش می کند و لباس هایش را در می آورد تا اینکه در مقابل او زانو می زند و در حالی که او از خوشحالی ناله می کند، گلدان عسل کچلش را لیس می زند. سپس، در حالی که او روی میز دراز کشیده بود، با هیجان در مقابل او ایستاد و ابزاری غولپیکر را در باغ گروه چت سکسی آرزوهای فرسودهاش شخم زد و او از وجد ناله میکرد. سپس او طعم مکیدن آب بیدمشک خود را از دیک اسبش با غیرت فاحشه می چشد، قبل از اینکه او را وادار به انجام وظایف خود کند و مشتاقانه خروس الاغ خود را در قفس گرسنه اش در قاشق فرو می برد، در حالی که او ناله می کند و با شکوه فریاد می زند. او که روی میله دختر گاوچران لعنتی اش سوار شده، در حالی که با الاغ محکم خود روی موشک گوشتی که با وحشیانه به سمت او شلیک می کند، می پرد و به شدت ناله می کند. او را روی یک صندلی در سگی نشاند، پشت سرش یک وحشی که قوچ بزرگش را در دام پرخور او می زند، ناله و ناله می کند.