توضیحات: بابا اسکاتی تصمیم گرفت کمی استراحت کند و دختر کوچک بلوندش اِما را پیدا کند تا با او بازی کند و کمی تنش را رها کند. وقتی زیر دوش تازه میشود، انگشتانش را داخل بیدمشک مرطوب صورتیاش فرو میکند در حالی که او به شدت او را برای مکیدن خوب زیر دوش نوازش میکند. حالا روی تخت، چت سكسى اما اشتهای زیادی برای خروس سیاه و بزرگش در گلویش دارد و توپهایی که در اعماق بیدمشک داغش قرار میگیرند تا چهرهی بزرگی از تقدیر داشته باشند.