توضیحات: ملیسا یک دختر جوان زیبا، قدبلند، سبزه خوش ذوق، با بدنی متقارن رقصنده، پوستی کشیده، سفید مایل به کرم و سینه ای کوچک و خوشمزه است. مردی در خیابان توقف کرد تا از او عکس بگیرد، سپس او را به آنجا آورد. جای او برای نشان دادن قدردانی او یک بار پشت درهای بسته به نوازش عاشقانه، بوسیدن، نوازش و درآوردن همدیگر می پردازند، تا زمانی که شما جلوی پای او زانو می زنید و با حرص از مکیدن نیش قوی او لذت می برید، با شور و حرارت فاحشه ای که با پوچ او در صورتش می نشیند. استحکام، گویی او شجاعانه هر اینچ سنگ را به گلویش فرو میبرد. او متقابلاً او را روی زمین میگذارد تا گلدان عسلی طاسش را به طرز شگفتانگیزی لیس بزند، مانند شکافها، پاهایش به طرف مقابل مبل برخورد میکند، و او از خوشحالی ناله میکند. سپس با شور و اشتیاق ابزار قدرتمند خود را در باغ پر از حسرت پوسیده، ناله و فریاد از سرمستی شخم زد. او آن را داخل سگی میگذارد، ناله میکند، زوزه میکشد، و از شادی وحشیانه فریاد میکشد، در حالی که نیش محضش در او با سکی چت حرارت میتپد.