توضیحات: دختر نوجوان ناز الی خوشحال است که تنها به خانه می آید و یکی دیگر از پیراهن های پدرش را برای پوشیدن، بوییدن ادکلن و خودارضایی پیدا می کند. استیو با صدای نالهای از راه میرسد و به طور گسترده لبخند میزند و میداند که این جدیت اوست، تا به خودش کمک کند با بیدمشک تنگ نوجوانش. او میبیند که بیدمشک او چقدر خروس بزرگش را به سمت داخل میلغزد و الی یاد میگیرد که گوشت سفت بزرگش را کنترل کند داستان چت سکسی تا زمانی که او بیاید، و سپس آخرین قطره تقدیر داغ را روی صورت نازش نوازش میکند.