توضیحات: یک فشفشه سکسی نیکول مشتاق است از تاریخ بازی خروس جدیدی که عکس های سکس چت شوهرش فرستاده لذت ببرد. نیکول چند سوال داشت که باید از اسکاتی بپرسد، زیرا او سینه های خوب و بیدمشک داغ او را همانطور که او به او دستور داده بود احساس می کرد. نیکول دیگر نمیتوانست صبر کند و به زانو افتاد و خروس سیاه و بزرگش را مکید. اسکاتی آن را تصاحب کرد و اشتیاق شدید خود را برای شوهر عمیقاً با کمی توجه بیشتر لعنت کرد تا نیکول احساس کند ملکه ای است که هست و صورت زیبایش را با یک تقدیر داغ ضخیم پوشاند.