توضیحات: این دختر دانشجوی سال اول برنامه ریزی کرده بود که یک روز کامل را صرف مطالعه کند، اما این پسر که او اجازه داد تا آخر هفته در خانه اش بماند، چیزی کاملاً متفاوت در ذهنش بود. او با خروسش که از قبل سفت و تپنده بود از پشت به او یورش برد و پسر آیا از او استقبال کردی هاردون! او احساس کرد که لبها و گربهاش بالا و چت روم شهوتناک پایین میلغزند و او را مانند شلختهای خوب از پشت گرفت و قبل از اینکه به زانو درآید تا یک بار چربی داغ را بردارد.