توضیحات: سیرستال رائه به دوستش میا زنگ زد زیرا می خواست با کسی صحبت کند اما میا تلفن همراهش را در خانه جا گذاشت. مادر میا، بابی ریدل، آنجا بود و از سیرستال خواست که بیاید تا میا بعداً به خانه بیاید. وقتی سیرستال به آنجا رسید، بابی از او پرسید که میخواهد در مورد چه چیزی با میا صحبت کند. سیرستال به وضوح گفت که دوست پسرش مورد پسند او نیست. بابی دستش را روی پای سیستالز گذاشت و از او پرسید که آیا با زنی هم هستی؟ کرستال متعجب شد و پاسخ داد که قبلاً این کار را نکرده بود. کرستال ابتدا مردد بود، اما برگشت. آنها شروع به بوسیدن و درآوردن یکدیگر کردند. سینه های بزرگ آبدار بابی سیرستالز آنها را می کشید و می مکید. بابی کیستالز را لیس سکس چت سایت زد بیدمشک شیرین و احمق.