توضیحات: خانم فارس سعی می کند بخواند، اما دوست پسرش جیک سکش چت آدامز چیزی در ذهنش دارد. دستانش را بالا و پایین ران های خانم فارس را نوازش می کند و در حالی که پاهایش را از هم جدا می کند روی زانوهایش بوسه می زند. وقتی دست جیک برای کنار زدن شلنگ خانم نایت به سمت توات خانم نایت می رود و او از بیدمشکی خود خسته می شود، دیگر نمی تواند وانمود کند که بی تفاوت است. چند لحظه بعد، سوتینش را باز کرد و به جیک اجازه داد تا شلوارش را در بیاورد تا بتواند به عینکش برود و با لبخند مرا لعنت کند.